باز نشر نوشته های این وبلاگ تنها با ذکر منبع آزاد می باشد.

۱۳۹۰ آبان ۲۹, یکشنبه

نکانی پیرامون نامه یازدهم آقای نوریزاد به خامنه ای

جناب آقای نوری‌زاد نامه‌ای دیگر به خامنه‌ای نوشتند و مانند همیشه متن آن در فضای مجازی انعکاس زیادی یافت و موج تحسین گفتن‌ها از شجاعت ایشان صفحات رسانه‌ها را انباشته ساخت.
بی‌گمان ایشان در مقایسه با دیگر اصلاح‌طلب‌ها شجاع هستند و صریح و بدون ایجاز حرف دلشان را بیان می‌کنند و به همین دلیل سخنان‌شان مورد استقبال قرار می‌گیرد اما هیچ‌کدام از این موارد نمی‌بایست مانعی در راه نقد و تحلیل نوشته‌های ایشان گردد.
گاهی در لابه‌لای جملات ایشان واژه‌ها و جملاتی دیده می‌شود که نیازمند تامل و بازخوانی چند باره است. به‌عنوان نمونه در نامه اخیر ایشان (نامه شماره 11) به خامنه‌ای به مواردی بر می‌خوریم که دقت در آن‌ها پرسش‌هایی را در ذهن به‌وجود می‌آورد.
- ایشان نامه را این گونه آغاز کرده‌اند: «سلام به محضر رهبر گرامی حضرت آیت‌الله خامنه‌ای»
آیا واقعن شایسته است که خامنه‌ای - که بی‌گمان یکی از منفورترین اشخاص تاریخ ایران است - را با این القاب و الفاظ نامید؟! یا شاید معذوریاتی در میان است که بر ما پوشیده است.
- در جای دیگر ایشان خامنه‌ای را مخاطب قرار داده و می‌فرمایند: «شما اما بیست و سه سال است که درهیچ نشست خبری شرکت نجسته‌اید و با اعتنا به مسئولیت‌ها و اختیارات فراوانی که مردم و قانون و خدا به جناب شما تفویض کرده‌اند.»
چگونه آقای نوری‌زاد به این نتیجه رسیده‌اند که مردم ایران و خدا اختیاراتی به خامنه‌ای تفویض کرده‌اند؟ آیا جناب نوری‌زاد اعتقاد دارند که خامنه‌ای برگزیده‌ی خداوند و مردم است؟ ایشان علی‌القاعده می‌بایست بهتر از دیگران در جریان چند و چون به مقام رهبری رسیدن خامنه‌ای در سایه شعبده بازی رفسنجانی باشند و بدانند که حقوق قانونی تنها در جریان یک روند سالم دمکراتیک قابل تفویض است. در مورد اختیارات الهی نیز که جریان یک شبه آیت‌الله العظمی شدن خامنه‌ای از موارد غیر قابل انکار بوده و نیازمند توضیح اضافه‌ای نیست.
- جناب نوری‌زاد در مورد آقای خاتمی چنین می‌گویند: «چرانگویم که ما آمیختگیِ ادب و سیاست و انصاف و درستی و روحانیت را به جناب ایشان مدیونیم؟»
اگر منظورِ آقای نوری‌زاد از روحانیت، آخوندیت‌ است که بنده نیز با ایشان هم عقیده‌ام که آخوندها به نوعی به آقای خاتمی مدیون هستند که با مشاطه‌گری خود توانست جهان را مدتی فریب داده و چهره‌ی واقعی رژیم را مخفی دارد. ولی در مورد کاربرد سایر واژه‌گان و صفات استفاده شده توسط آقای نوری‌زاد مانند، ادب، انصاف و درستی و چگونه‌گی و میزان هم خوانی آن با روحیاتی که ما از آقای خاتمی می شناسیم ، اگر نگوییم گزاف لااقل غلوی غیر قابل باور است.
- آقای نوری‌زاد در مورد فقه درجمله‌ای عجیب چنین می‌فرمایند: «ما از فقه به خاطر قرن‌ها کارآیی‌اش در آراستگیِ فکریِ پدران و مادرانمان تشکرمی‌کنیم.»
کاش جناب نوری‌زاد این آراستگیِ فکری را توضیح دهند. تاریخ ایران بندرت شاهد آراستگی فکری در میان قشر روحانیت بوده است و تک ستاره‌های آخوندهای آزاده هم به گواه تاریخ، برای گام برداشتن در راه آزادی‌خواهی، قبل از هر چیز مجبور به مبارزه با جمود و جهل فکری هم طبقه‌ای‌های خودشان بوده‌اند.
تأثیر فقه بر رشد فکری اقشار غیرروحانی نیز که تیره‌تر از آن است که بتوان به آن افتخار کرد.
- در جای دیگری ایشان چنین عنوان می‌کنند: «منظور من از این مردم، حداقل بیست میلیون نفری است که خود و خانواده‌هایشان به رویه‌های جاری حاکمیت «نه» گفته‌اند و شخصیتشان به دمِ دستی‌ترین وجه ممکن چوب خورده و تحقیر شده است.»
آیا واقعن آقای نوری‌زاد اعتقاد دارند تنها حدود بیست میلیون نفر به این حکومت «نه» گفته‌اند و یا می‌خواهند از اعداد حداقلی عنوان شده توسط خود حکومت استفاده کنند تا به عبارتی با کلام خودشان محکوم‌شان نمایند که در هر دوصورت اشتباهی غیر منطقی ست چرا که بدین وسیله تنها بر باور غلط حداقلی بودن مخالفان حکومت صحه گذاشته می‌شود.
-در جایی آقای نوری‌زاد، با مخاطب قرار دادن آقای خاتمی از ایشان می‌پرسند که: «چرا شما در زندان نیستید؟ ظاهراَ با آن همه نسبت جاسوسی و براندازی و فحش‌های وقیح کیهانی، شما برای زندانی شدن اولویت داشته‌اید. حاکمیت، در شما چه دیده که بیرون ماندن شما را به صلاح خود دانسته است؟»
شاید این پرسش را از خود آقای نوری‌زاد هم بتوان پرسید که چرا حکومت با شما نیز به شکلی مدارا می‌کند؟ آیا خطر شما برای این رژیم، از خطر جوانان بیگناهی که هر روزه بدست این جانیان دیومنش در گوشه‌ی زندان‌ها به بهانه‌های واهی و یا بی‌بهانه کشته می‌شوند کمتر است؟ آیا شما را نیز برای این نگاه داشته‌اند که شاید در روزی مبادا بتوانید در سایه چهره اصلاح‌طلب‌تان رژیم را از سقوط نجات دهید؟!
به هر روی ضمن قدردانی و ارج نهادن بر خدمات جناب آقای نوری‌زاد، بحث و تبادل نظر در زمینه‌های مطرح شده می‌تواند به شفاف‌سازی مواضع بیانجامد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر