باز نشر نوشته های این وبلاگ تنها با ذکر منبع آزاد می باشد.

۱۳۹۲ اردیبهشت ۱۱, چهارشنبه

آفرین به ما! شورای ملی را از سکه انداختیم!


در روزگاران قدیم، پیرمردی آبِله رو و زشت در راهی می گذشت که دختر جوان و زیبایی را دید. پیرمرد با ولع به دختر پیشنهاد داد که در قبال دریافت یک سکه ی مسی با او به غاری در بالای کوه رفته تا دمی با هم بیامیزند و آن کنند که حالی شود و حولی...! دختر جوان نیم نگاهی به آن قیافه هشت الهفت و سکه ی مسی در دستان چروکیده و کثیف او  و نگاهی به کوه بلندی که چشم انداز افق بود کرد و گفت : تو با این قیافه ی زیبا و این پول زیاد و این راه نزدیک بهتر است به دنبال از من بهتری باشی که مرا لیاقت تو نیست!  

حکایت مبارزات سیاسیِ امروز ما نیز مانند آن پیرمرد زشت روی پُر توقع ست.
چند ملیون ایرانی در خارج از کشور به سر می برند. همه هم ادعا دارند که قلب شان برای ایران می تپد و برای آزادی ایران از هیچ تلاشی دریغ نخواهند داشت. ولی از آنجایی که ملت شجاعی هستیم و محافظه کاری در فرهنگ چند هزار ساله ی ما هیچ جایی ندارد مبارزات خود را در فضای مجازی با تلاشی طاقت فرسا ادامه می دهیم.
یک آقایی به نام رضا -که  اگرهر عیبی هم داشته باشد اما نمی توان وصله ی  مزدوری رژیم و دشمنی با ایران را  به اوچسباند- آمد و اعلام کرد که دور هم جمع شویم تا بلکه بنوانیم کاری برای نجات کشورمان انجام دهیم. آنچنان که خودش می گوید به همه کس وهرجا سر زده تا شاید این حلقه ی گمشده ی  اتحاد را پیدا کند. تا جایی که دیدیم برای هم خوانی با دیگر نواها سازش به آهنگ های از هر سو برآمده کوک کرد. از دفاع حقوق بشری از آقازاده های بدنام گرفته تا چشم بستن بر دگردیسی فدرالیسم به عدم تمرکز، از دیکتاتور خواندن ضمنی پدر و پدر بزرگ تا تغییر ناگهانی هدف سرنگونی رژیم به انحلال طلبی! ( این واژه «انحلال طلب» را مدیون آقای نوری علای گرامی هستیم که باعث می شود به یاد دروس شیمی مدرسه ، محلول، اسید، باز، کاغذ تورنسل و از این قبیل چیزهای علمی بیافتیم. دعا کنیم که بعد از ازادی ایران این آقای نوری علاء پستی در وزارت فرهنگ یا فرهنگ‌سرا نگیرد وگرنه هر روز شاهد ورود هزاران واژه جدید به بازار خواهیم بود).
باری آقا رضا سرخورده از کهنسالان فرتوت سیاست ورز به سوی جوانان آمد و از آنان یاری خواست. او می خواست با بهره گیری از امکانات رسانه های مجازی –مانند کشورهای مترقی- کمپینی ترتیب دهد برای گردآوردن همه کسانی که دل در گرو ایران دارند و نام این کمپین را شورای ملی گذارد شاید که این نام محرکی گردد برای اتحاد ملی و فارغ از دغدغه های جناحی. سعی کردند برای پرهیز از اتهام عدم شفافیت همه ی مراحل از ثبت نام تا رای گیری را به صورت آنلاین و پخش مستقیم(زنده) پوشش دهند.
روز موعودشان رسید و آقا رضا شد شاهزاده ای با 600 رای و سخنگوی منتخب شورایی نه چندان مورد اقبال!
حالا نوبت ماست که جشن گیریم و شادی کنیم که اتحاد خود را در عقیم کردنِ یکی دیگر از تلاش های آزادی خواهانه اثبات کردیم.
اکنون هنگام آنست که نام عنصری نا مطلوب را در انتخاب شده‌گان این شورا را علم کنیم و قهقهه استهزاء سر دهیم که ایها المبارزون سیاسیون بیایید و ببینید که چه کسانی می خواهند کشور را نجات دهند و چه ترکیبی نام شورای ملی را به سرقت برده اند.
از خودمان –که درون آن شورای منفور و مترود شده نیستیم- می پرسم به چه می نازیم؟! برای اتحاد در راه آزادی حاضر به پرداخت چه هزینه ای هستیم؟ تا کجا در این راه ثابت قدم خواهیم ماند؟
گروهی زشت و بد قواره، بدون پرداخت هزینه می خواهیم راه دراز مبارزه را به پیماییم تا آزادی را در آغوش کشیم. حکایتِ همان پیرمرد  و دختر زیبای داستان ماست.
 شاید لیاقت ما آزادی نیست!  

۱۱ نظر:

  1. تا ما از گذشته خودمان بخاطر آن خودکشی دسته جمعی شورش 57 عذر خواهی نکنیم هیچوقت به اینده خوشبین نیستم

    پاسخحذف
  2. باری آقا رضا سرخورده از کهنسالان فرتوت سیاست ورز به سوی جوانان آمد و از آنان یاری خواست. او می خواست با بهره گیری از امکانات رسانه های مجازی –مانند کشورهای مترقی- کمپینی ترتیب دهد برای گردآوردن همه کسانی که دل در گرو ایران دارند و نام این کمپین را شورای ملی گذارد شاید که این نام محرکی گردد برای اتحاد ملی و فارغ از دغدغه های جناحی. سعی کردند برای پرهیز از اتهام عدم شفافیت همه ی مراحل از ثبت نام تا رای گیری را به صورت آنلاین و پخش مستقیم(زنده) پوشش دهند.

    باری آقا رضا که می دید کهنسالان از سابقه خانواده او خبر دارند و دیده اند که به عنوان پادشاه ایران قسم یاد کرده است و به ناگاه آزادی خواه شده است رو به سوی جوانان سرخورده از وضع موجود ایران کرد. شورایی تشکیل داد و نامش را ملی گذاشت البته به صورت موقت که بعدا مانند سابق که تمام میدان ها و خیابان ها و کوچه ها به نام پهلوی و محمد رضا شاه و دیگر اعضا خانواده اش بود نام شورا را هم شورای آریامهری بگذارد. از اینترنت هم استفاده کردند تا یک رای گیری برگزار شود و ایشان به ریاست شورا انتخاب شوند..............

    راستی اخیرا مادر این آقا یعنی فرح پهلوی یک هدیه یک میلیون دلاری به دختر پادشاه اسپانیا در مراسم ازدواجش داد. کاش آقا رضا که اینقدر شفاف است درباره منبع مالی این هدایا و بخشش ها هم شفاف سازی می کرد............

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. واقعا که فرهنگ بگم بگم، یک اخلاق عمومی تو کشور ماست. احمدی نژاد فقط این فرهنگ را رسانه ای کرد.
      34 سال پیش خانواده پهلوی مثل هر نظام دیکتاتوری دیگری، هنگام خروج از ایران مقادیری از دارایی ملی را با خود بردند، و مسلم بدانید که ذکر مقادیر مختلف چیزی را تغییر نمیده. چند صد میلیون یا چند میلیارد دلار؟
      آیا این مبالغ در مقابل هزینه های جنگ 8 ساله قابل قیاس است. در مقابل ضررهای اقتصادی قمار هسته ای چطور؟
      به گمان من هر تلاشی در راستای عدالتخواهی، محترم است. اگر کسی را به واسطه خطاهای پدرش محکوم کنیم، بهتر است در دستگاه قضایی جمهوری اسلامی، پیگیر رده های بالای شغلی باشیم، که قاضی صلواتی خوبی خواهیم شد.

      حذف
    2. یاسمین

      حق با شماست ، رضا باید مشخص می کرد که هدیه ای که مادرش به دختر پادشاه اسپانیا داده از جیب پدر تو بوده و مال و منال اجدادی تو و امثال تو بوده... جمع کن این حرفاهارو آخوندها میلیاردها پول بی زبان این مردم رو از کشور خارج کردند و توی کانادا و سویس ذخیره کرده اند ، صدات در نمی یاد که چی شد؟ حالا فضول هدیه فرح پهلوی هستی؟!!! ملتی از قبیل تو امثال تو همون بهتر که خاک تا زانوش باشه و از دردی که به جونش افتاده بمیره

      حذف
    3. به نظر تو این منطقی است که چون آخوندها میلیاردها پول ما را به غارت بردند بذل و بخشش خانواده پهلوی از منابع ملت ایران مجاز است؟ من فضول هدیه پهلوی نیستم فقط گفتم این پول از کجا آمده است؟ رضا پهلوی از حالا ولایت فقیه راه انداخته و ذوب شدگان در این ولایت مثل پیروان علی خامنه ای به هر انتقادی با کنایه و تمسخر پاسخ می دهند.
      دردی هم که به جان ملتی از قبیل من افتاده کسانی هستند که همیشه منتظر یک امام زمان هستند که بیاید و همه کارها را درست کند.

      حذف
    4. من از ایران هستم
      یک جوان بیست وچند ساله..
      اوائل از آقای رضا پهلوی خیلی خوشم میمد.اما این طرفدارهای که من میبینم بد تر از حزب الهی ها هستد!!!طرف داره میگه ببین چقدر برده اند که بهد سی و اندی سال خرج و یخت وپاش هنوزم میشه باش هدیه 3.5 میلیارد تومنی داد!!!!
      طرفداره جواب میده به تو چه که فضولی میکنی؟؟؟؟ آخوندا که بیشتر میدزدند «))

      حذف
  3. بسیار بجا، مختصر، مفید و واقعی‌. سپاس

    پاسخحذف
  4. aslan khodat motevajeh shodi che ghofti azizam ma ke nafahmidim manzore shoma che bod .

    پاسخحذف
  5. مخالفان شورای ملی‌ یه از جیره بگیرن آخوند‌ها هستند یا این که کنار گود نشینانی هستند که خود هیچ برنامه و هدفی ندارند و جز خودشان هیچ کس را هم قبول ندارند.

    پاسخحذف

  6. Dorod bar shoma ma harkodam yak pa akhondim

    پاسخحذف
  7. "
    از خودمان –که درون آن شورای منفور و مترود شده نیستیم- می پرسم به چه می نازیم؟! برای اتحاد در راه آزادی حاضر به پرداخت چه هزینه ای هستیم؟ تا کجا در این راه ثابت قدم خواهیم ماند؟ "

    عزیز، شما چرا خودت به این شورا نمی‌،پیوندی؟ مگه مبنای پیوستن به این شورا، سلطنتطلب بودن یا طرفداری از " یک آقایی به نام رضا "!!! است. فرض کنید ۱۰۰۰ تا امثال من و شما هم به این شورا بپیوندیم و توی انتخابات بعدی اصلا این " آقای با نام رضا" !!! را از سخنگویی، اگه خواستیم و اکثریت داشتیم، کنار بزاریم و یا یک سخنگوی دیگر هم اضافه کنیم.

    البته من هنوز درست تصمیم نگرفتم که دوباره به سیاست برگردم، ولی‌ شما یه نگاه به این نوشته بنداز نظرت رو بگو. ممنون.


    http://renddeaalamzuzzz.blogspot.dk/2011/09/blog-post_09.html

    پاسخحذف