فاحشه: در لغت به شخصی گویند که جسم خود را در برابر
وجه نقد و یا کالا در اختیار دیگران قرار دهد.
حرامزاده در لغت به کسی گویند که از نزدیکیِ زن و
مردی متولد شود که به طور قانونی و مطابق
با تشریفات عرفی با همدیگر ازدواج نکرده باشند.
ابله : آنکس که نداند و نخواهد که بداند.
از آنجایی که واژههای فاحشهی سیاسی – حرامزادهی سیاسی و ابله سیاسی، در جایی معنا نشدهاند یا لااقل من ندیدهام-
شاید بد نباشد در این دورانِ هذیان گوییِ سیاسی که در آن به سر می بریم،از این واژگان
مهجور نیز یادی کنیم و به آنها زندگانی بخشیم شاید در دعواهای هر روزه مان بهکار
آیند.
فاحشهی سیاسی : کسیست که به طمعِ قدرت، هر روز به
آغوش گروه و دسته ای میغلطتد.
حرامزادهی سیاسی:
شخصیست که پدر خود ( که ازاو مراقبت و نگهداری کرده است) را فراموش کرده و در لابلای کتاب ها به دنبال
پدر ژنتیک خود می گردد.
ابله سیاسی: بی دانشی که بدون مطالعه تاریخ، و اصرار
بر پرهیز از مطالعه و آگاهی در هر موضوعی ابراز عقیده کند و موجب گمراهی دیگران
گردد.
لازم به ذکر
است که تمایز واژگان گوناگون در وادی سیاست و به کار گیری درست آنها کاری بس دشوار
است و نیاز به دقت در رفتار و گفتارِ اشخاص و گروههای سیاسی و همچنین احاطه به کاربرد و معنای کلمات دارد.
نباید آنها را با هم اشتباه کرد و یا به جای هم بهکار برد. هر چند ممکن است شخصی
واجد یک یا چندی از این صفات به طور همزمان
باشد.
چند مثال در مورد کاربرد این کلمات- که به ذهنم میرسد- را بیان می کنم، باشد که
یاران با تیز بینی سیاسی خود آن را قوام بخشند. با دقت در اطرافمان بیگمان به
نمونههای زیادی برخواهیم خورد.
-آخوند زاده ای که از دست حکومت اسلامی گریخته و در
سرزمین کفر دم از احیای حکومت اسلامی میزند و حقوق بشر اسلامی را برتر از اعلامیه
جهانی حقوق بشر می داند. «حرامزادهی سیاسی»
این شخص یک حرامزادهی سیاسیست. چرا که پدر واقعیاش
(((((غرب) را فراموش کرده و به دنبال پدر ژنتیک خود (اسلام ناب محمدی) میگردد.
- شخصی که برای پیشبردِ اهداف سیاسیِ خود حاضر است
مملکت را تکه پاره و تجزیه کند.« حرامزاده سیاسی»
- رهبری که برای حفظ خود دین و باور مردم را به بازی
میگیرد و از هیچگونه جنایتی پرهیز نمیکند.« شاید در تعریف فوق نگنجد ولی این
شخص به طور ماهوی یک حرامزاده سیاسی است»
- اصلاح طلبی که با فریب سعی در پاک نمودن صورت
مسئله داشته و اصل مشکل را پنهان میکند. «حرامزاده سیاسی»
- کسی که اهداف تجزیه طلبی خود را در پس نقاب
فدرالیسم پنهان می سازد. «حرامزاده سیاسی»
- کمونیستی که آزادی خلق را از ملایان گدایی کرده و
میکند.« فاحشه سیاسی»
- سیاست بازی که برای توجیه بطالت و بی عملی خود دست
به دامان بیگانه برای حمله به ایران میشود. «فاحشه سیاسی»
-بی دینی که برای فریب خلق در مزایای اسلام رحمانی
قلم می زند. « فاحشه سیاسی»
- نماینده و مسوولی که برای حفظ مقام و منصب خود
منافع مردم را زیر پا گذاشته و مجیز دیکتاتور را گوید. «فاحشه سیاسی»
- بی دانشی که دورانِ قاجار را دوران طلایی و آزادی
ایران میداند. «ابله سیاسی»
- کسی که به جای مبارزه با دیکتاتوری و تلاش برای
رسیدن به دمکراسی برای تجزیه ایران مبارزه می کند. « ابله سیاسی»
-ماله کشی که خمینی را پاکتر و بهتر از خامنه ای میداند.«
ابله سیاسی»
- کسی که حاضر است با هر کس و بدون در نظر گرفتن اختلافهای بنیادی،
حتا با دشمن خود، اصلاح طلبها ، تجزیه
طلبها و حرامزادگان سیاسی ائتلاف کند.« ابله سیاسی»...
و سلطنت طلبان گروهی هستند بی خرد و خود فروش و کم عقل که برای یک خانواده فاسد مواد فروش حاضر هستند ملتی را به نابودی بکشند کاری که همین ملایان پفیوز میکنند....سلطنت طلبان هیچوقت خواهان آزادی و دموکراسی نبودند و نیستند ...آزادی و دموکراسی خاری است به چشم ملایان،سلطنت طلبان،کمونیستها ......در سایه آزادی و دموکراسی است که منافع تمامی مردم ایران تامین میشود
پاسخحذف