باز نشر نوشته های این وبلاگ تنها با ذکر منبع آزاد می باشد.

۱۳۹۱ شهریور ۷, سه‌شنبه

شعار "مرگ بر شاه" درجلسه اضطراری شورای امنیت ملی رژیم



مکان: بیت رهبری
زمان: شهریور 91

بنابر گزارشی محرمانه ، در پی تهدیدهاو تحریم های همه جانبه‌ی اسراییل و آمریکا و هم چنین وخامت شرایط رژیم اسد در سوریه، جلسه ای  اضطراری با حضور سران قوا و مسئولان کشوری، نظامی و امنیتی در حضور آقای خامنه‌ای برگزار گردید.
در ابتدا آقای مصلحی وزیر اطلاعات گزارشی از شرایط کنونی کشور و تحرکات دشمنان ارائه داد. مصلحی بزرگترین خطر بالقوه را نقش تحریم ها در گرانی و وضعیت معیشتی مردم دانست و اظهار داشت که گرانی ها می تواند به بروز مشکلات امنیتی و افزایش ناآرامی و اعتراضات اجتماعی بیانجامد. او همچنین به تحرکات گروه های مخالف نظام در خارج از کشور اشاره نمود و با گزارشی از موفقیت سربازان گمنام در نفوذ در بین مخالفان و جلوگیری از شکل گیری هر گونه اتحاد منسجم در بین آن ها سخنان خود را پایان داد.
نفر بعدحسین طائب رئیس سازمان اطلاعات سپاه بود که با اشاره به حوادث جاری در سوریه گفت: "همه ما وظیفه داریم از سوریه حمایت کنیم. او سوریه را " خط مبارزه و مقاومت" در برابر اسرائیل به شمار آورد و بر این  نکته ی اساسی تاکید کرد که جمهوری اسلامی ایران باید از این نظام حمایت  کند.
او گفت: " امروز سوریه به نیابت از مجموعه دشمنان رژیم صهیونیستی در خط مبارزه و مقاومت ایستاده و همه ما وظیفه داریم سوریه را حمایت کرده و نگذاریم خط مقاومت شکسته شود".
در پی سخنان این دو نفر، آقای خامنه ای در چند جمله تاکید کرد که همه باید با کنار گذاشتن اختلافات، با ارائه پیشنهاد و راهکارهای عملی به خروج از موقعیت کنونی و حفظ نظام که از اوجب واجبات است همت گمارند.
احمدی نژاد راه حل را در حمله به اسرائیل و حکومت های وابسته ی منطقه دانست که با نا خشنودی آقا مواجه گشته و مجبور به اتمام سخنانش شد.
محسن رضایی و سردار فیروز آبادی بر لزوم آمادگی نظامی و برگزاری مانورهای نظامی در خلیج فارس برای ایجاد رعب در دل دشمنان تاکید کردند.
فرماندهان سپاه و سپاه قدس نیز به نوبه خود ازآماده گی نیروهای شان برای هرگونه عملیات برون مرزی و مقابله با دشمن در نقاط مختلف جهان خبر دادند.
در ادامه آقای خامنه از رفسنجانی که با تبسمی بر لب ساکت نشسته بود خواست که نظر و پیشنهاد خود را بیان کند. رفسنجانی نیز اینگونه سخنان خود را آغاز کرد:
آقایان باید بصیرت داشته باشند و بدانند که اگر مانند این سی و چند سال منافع آمریکا و غرب را به خطر نیاندازیم بحث حمله کلن منتفی ست و فقط در سطح رسانه ها مطرح خواهد شد. ما "مرگ بر آمریکا" ی خود را خواهیم گفت و آنها نیزما را " محور شرارت" خواهند نامید، همین و بس!
وظیفه ی اصلی ما برای حفظ نظام سه محور اساسی دارد:
اول اینکه باید با نفوذ در بین مخالفان، کنترل آنها را در دست گیریم. برای این منظور بنده مهدی را از همان ابتدا به انگلستان فرستادم تا با امکانات موجود رسانه ها و سایت های گوناگونی ایجاد کند تا جریان خبر رسانی را در اختیار داشته باشیم و فائزه هم مسوول رساندن امکانات مادی لازم می باشد که با توجه به محدودیت انتقال پول از طریق سیستم بانکی مجبور است به طور دائم به انگستان سفر کند. گروه های زیادی به عنوان مخالف ایجاد شده و چهره های زیادی را به عنوان مخالفان دو آتشه تربیت و معرفی کرده ایم.
دوم، ایجاد اختلاف و بزرگ کردن اختلافات سیاسی، مذهبی، قومی ، زبانی و غیره است. بحمدالله تا کنون این امر به خوبی در بین اپوزیسیون خارج نشین عملی شده و برای داخل کشور نیز به کارهای بیشتری نیاز هست. باید از تجربیات دوران طلایی امام راحل در مسئله کردستان و ترکمن استفاده کرد. می توان با بزرگنمایی خطر تجزیه طلبان در آذربایجان، خوزستان و سیستان وارد عمل شد و اوضاع را کنترل کرد.
سوم و مهمترین مسئله، اتحاد و دوری از تفرقه ی نیروهای دلسوز نظام است که باید همه ی ما حول یک شعار مشترک مانند اوایل انقلاب و شعار زیبای" مرگ بر شاه" گرد هم جمع شویم وبا وحدت کلمه –به قول امام- از مشکلات موجود به سلامت عبور کنیم.
با پایان سخنان رفسنجانی، آقای خامنه ای با لبخندی رضایت خود را اعلام کردند و جلسه را با  این سخنان پایان دادند:
حقیقتن که آقای رفسنجانی مرد روزهای بحرانی ست و با تدبیر خود همیشه کشتی نظام را در گردبادهای روزگار هدایت کرده اند. همین جا از همه ی شما می خواهم که به دستورات ایشان عمل کنید و ایشان را یاری دهید. برای شعار محوری نیز که ایشان فرمودند فکر میکنم همان شعار زیبای " مرگ بر شاه" البته اگر سه بار تکرار شود بهترین شعار است و از ائمه جماعات نیز می خواهم که این شعار را در پایان نمازها تکرار کنند و حتا دولت می تواند بر سربرگ اسناد و مکاتبات دولتی از این شعار استفاده کند. به هر حا ل همه می دانیم که همه مشکلات ریشه در سلطنت و پادشاهی دارد. ازآن کوروش گرفته که مانع نابودی قوم یهود شد تا  یزدگرد که توسط سپاه اسلام مضمحل شد، از رضا قلدر که پای زنان را به کوچه و خیابان باز کرد تا همین آخری محمدرضا که طلبه ها را به سربازی برد و زمین های مان را مصادره کرد و حق رای به زنان داد و به حاکمان عرب و مسلمان منطقه فخر می فروخت، می توان دید که هر جا ظلمی به اسلام شده از طرف شاه یا یهود بوده پس همه با هم فریاد میزنیم : " مرگ بر شاه؛ مرگ بر شاه ، مرگ بر شاه!"

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر