باز نشر نوشته های این وبلاگ تنها با ذکر منبع آزاد می باشد.

۱۳۹۰ بهمن ۱۴, جمعه

گاندی چه گفت، رضا پهلوی چه می‌گوید؟ آیا مبارزات بدون خشونت در ایران امکان پذیر است؟



آخرین روز از ماه ژانویه و به مناسبت بزرگ‌داشت سالگرد کشته شدن مهاتما گاندی، آقای رضا پهلوی پیامی منتشر نمودند که در آن با برشمردن خصوصیاتی چند از گاندی و مقایسه ی ضمنی آن با زندگی خودشان، مهاتما گاندی را یکی از الگوهای خود در مبارزات سیاسی نامیده و اذعان داشتند که افکار و روش‌های مبارزاتی خود را بر اساس روش مبارزات بدور از خشونت گاندی پایه گذاری نموده اند.
نکته‌ی دارای اهمیت این‌ست  که مبارزات بدون خشونت برای گاندی  به مراتب والاتر از یک روش مبارزه‌ی سیاسی بوده و به شکل فلسفه‌ی زندگی و جهان‌بینی او، تبلور داشت و تنها بدین‌وسیله بود که توانست ملت چند‌تکه شده و نومید هند را متحد نموده و برای رسیدن به هدفی مشترک به حرکت درآورد.
 این‌که ما نیز قادر باشیم با بهره‌گیری از این فلسفه و روش برای آزادی ایران مبارزه کنیم موضوعی‌ست که می‌بایست به‌دور از تعصب و غوغاهای شعارگونه بررسی و مورد توافق قلبی همه‌ی ایرانیان قرار گیرد.
همسانی و مشابهت را در سخنان آقایان گاندی و پهلوی می‌توان دید اما برماست که ورای این تشابهات به الزامات دیگر نیز بنگریم تا اسیر شعار زده‌گی نگردیم.

1-
رضا پهلوی:" فلسفه من، مبارزه ملی ما را فراتر از یک" ماموریت رهایی بخش" می بیند، چرا که آنرا به صورت یک پیکار در راه کاشتن نهال ثبات سیاسی و نهادینه کردن اصول مردم سالاری و استقرار یک جامعه مدنی ترسیم می کنم."

گاندی: " من می خواهم که هند بداند که دارای روحی‌ست که نابود نمی شود و بر هر ضعف مادی فائق می‌آید و توان ایستاده‌گی در برابر هر نیروی مادی در جهان را دارد."


“I want India to recognize that she has a soul that cannot perish and that can rise triumphant above every physical weakness and defy the physical combination of a whole world.” Gandhi
       

2-
رضا پهلوی: " آنکه تحول سیاسی ای که در نتیجه خشونت شکل بگیرد-حال چه از راه یک کودتای نظامی باشد و چه از ترور و قتل و جنگ داخلی – در اغلب اوقات، یک موقعیت نامطلوب سیاسی را با نمونه ای به مراتب وخیم تر و بدتر جا به جا می کند. قیام بدور از خشونت برای ایجاد تحول، بر مبنای این اصل پایه ریزی شده که "وسیله"، نه تنها بر "هدف" تاثیر میگذارد بلکه سرانجام آن را نیز معین میکند. در این راستا، اگر هدف ملی ما دستیابی به آزادی، مردم سالاری و ایجاد ثباتی دراز مدت در امور سیاسی و اجتماعی ست، بنابر این وسیله یا وسایل دستیابی به چنین هدف پر ارزشی نیز باید به اندازه همان هدف، پر ارج و پر ارزش باشند."

گاندی: " من بارها گفته‌ام، اگر ابزار و وسیله  درست انتخاب شوند، نتیجه‌ی مطلوب به دست می‌آید."
I have often said that if one takes care of the means, the end will take care of itself. Nonviolence is the means, the end for everyone is complete independence.

3-
رضا پهلوی: " ما دریافته ایم زمانی که عزم ملی بصورت مبارزه ای بدور از خشونت و یا نافرمانی مدنی شکل گرفته و متبلور می شود، در اکثر اوقات سرانجام کار، استقرار یک سیستم سیاسی مردم سالارست."

گاندی: " دانش جنگ و خشونت ما را  به دیکتاتوری هدایت می کند و دانش دوری از خشونت ما را به دمکراسی رهنمون می‌سازد."
Science of war leads one to dictatorship pure and simple. Science of nonviolence can alone lead one to pure democracy.

4-
رضا پهلوی: "هرچند ممکن است برخی تصور کنند که مبارزه " بدور از خشونت"،  نوعی بی ارادگی و کنش پذیری ست، ولی در واقع، مبارزه بدور از خشونت، پیکاری فعال و پرتوان است: بخاطر اینکه نافرمانی مدنی از نیروی مردم-از نیروی تمامی مردم- نشات می گیرد، مردمی که فعال و مصمم و همگی به یک طرح مشخص و رفتاری آگاهانه متعهد هستند"

گاندی: " به عقیده ی من مبارزه‌ی بی خشونت، به هیچ وجه بی اراده‌گی و کنش‌پذیری نیست. مبارزه بی خشونت، آن‌چنان که من درک می کنم، فعال‌ترین نیرو در جهان است...مبارزه‌ بی خشونت قانون برتر است. در طول نیم قرن تجربه، من هیچ‌گاه به موقعیتی برنخوردم که احساس درمانده‌گی کنم و راه حل بدون خشونتی برای آن نیابم." 

In my opinion nonviolence is not passivity in any shape or form. Nonviolence, as I understand it, is the most active force in the world...Nonviolence is the supreme law. During my half a century of experience, I have not yet come across a situation when I had to say that I was helpless, that I had no remedy in terms of nonviolence.

5-
رضا پهلوی: " اما ما باید جنبش خود را بر اصل عدم حشونت استوار کنیم. گذشته به ما نشان داده است که خشونت و هرج و مرج ندرتا به دموکراسی می انجامد. حتی اگر ستایش نافرمانی مدنی در یک چنین رژیم خونخواری ساده لوحانه به نظر برسد، اما من از این مشی تخطی نمی کنم."

گاندی: " کسانی که به جای از بین بردن رفتار و علت‌ها به دنبال نابودی عامل آن رفتار هستند-بدلیل این اعتقاد اشتباه که علت ها با از بین رفتن عوامل از بین میروند- خود به عواملی به مراتب بدتر از آنان‌که  نابود کرده اند، تبدیل می گردند."

Those who seek to destroy men rather than manners adopt the latter and become worse than those whom they destroy under the mistaken belief that the manners will die with the men.


6-
 رضا پهلوی: " نومیدی و عدم اتکا به نفس، ممکن است که نفرت و حس انتقام جویی را در قلب و ذهن مردم بوجود بیاورد. من اغلب چنین احساساتی را در کنار فریادهای کممک و یاری از زبان هم میهنان ستمدیده خود می شنوم. احساس درماندگی کاذب، باعث می شود که آنان به هیچ چیز کمتر از یک " مشت آهنین" که نیرومندانه، به سرعت و بدون عفو و آمرزش، دشمن را یک شبه از میان ببرد و راه آزادی را هموار کند، رضایت ندهند، چنین گزینه ای، به بهانه رهایی، کشت و کشتار و خشونت را تجویز می کند.
اما هر نوع تحولی که بر اساس خشونت سیاسی پایه ریزی شود تنها به یک راستگری ناقص و درمان ناتمامی از گرفتاری اصلی منتهی خواهد شد، بویژه آنکه راهکارهای خشونت سیاسی، تنها به فرمان عده معدودی صادر می شوند، در نتیجه نمی توانند فراگیر باشند و به ندرت توان همگانی را بسیج می کنند. به همین جهت، چنین عملکردهایی، به یک پیش شرط لازم برای دستیابی به یک دمکراسی با ثبات و همیشگی تبدیل نشده و در مشارکت دادن مردم شکست می خورند."

گاندی: "  من به مبارزات  مسلحانه اعتقاد ندارم. آنها درمانی بدتر از بیماری هستند. مبارزات مسلحانه نشانه‌هایی از انتقام و نا شکیبایی‌اند. روش خشونت آمیز در دراز مدت نتایج خوبی به بار نمی آورد."
       " من با خشونت مخالفم زیرا،  آثار به ظاهرخوب خشونت موقتی و آثار شیطانی‌اش دائمی‌ست." 

I do not believe in armed risings. They are a remedy worse than the disease sought to be cured. They are a token of the spirit of revenge and impatience and anger. The method of violence cannot do good in the long run.

I object to violence because, when it appears to do good, the good is only temporary; the evil it does is permanent.

اما باید توجه کرد که مهاتما گاندی در این زمینه سخنان  زیاد دیگری نیز دارد. او پیش از هر چیز به لزوم تزکیه نفسِ تک تک اعضای جامعه تاکید دارد و معتقد است که برای اجرا و موفقیت مبارزه بدون خشونت می بایست :
-جامعه در این زمینه آموزش  دیده و تمرین کند.
- مردم باید آماده‌گی فدا کردن همه چیز حتا جان خود را داشته باشند و تنها چیزی را که حاضر به از دست دادنش نیستند، غرورشان است.
- همه باید در راه مبارزه حاضر به فدا کردن جان خود باشند و از مردن نهراسند.
-  مردم حاضر به بخشش و مهربانی حتا به دشمن خود باشند.
-  همه باید با حوصله و خویشتن داری به این مبارزه پای نهند و باید بدانند که این روش مبارزه روشی کُند و زمان بر است .
 ضمن تاکید بر این‌که روش مبارزات بی خشونت و نافرمانی مدنی، می تواند آینده‌ای روشن و پایدار را برای ایران به ارمغان آورد اما این روش برای اجرا پیش نیازهایی دارد که مهمترین آن وجود رهبری کاریزماتیک مانند گاندی‌ست که با آموزش مستمر و توان سازماندهی خود بتواند مردم را با این شیوه به صورت عملی آشنا نموده و جنبه های مثبت آنرا نمایان سازد.

آیا  برای رسیدن به صلح و دوستی و آزادی، ایرانیان پذیرای این سخن گاندی خواهند بود؟
"از گناه متنفر باش نه از گناه‌کار  "
.Hate the sin and not the sinner  


منابع:

۲ نظر:

  1. فکر کنم منظورتون همون گاندی هست که پا به پای مردمش کتک میخورد زندان میرفت و گرسنکی میکشید .احتمالا ننشسته بود تو لندن یا پاریس از دور پیغام بفرسته که لنگش کنید.
    این اعلاحضرتتون هر وقت امد یه کشیده به خاطر این ملت خورد اون موقع حق داره واسه این ملت تایین تکلیف کنه. البته بعد از اینکه واسه مردم توضیح داد که این پولایی که باهاش تو 4 گوشه دنیا ویلاهای انچنانی خریدن و این زندگی اشرافیشون تو خارخ از کدام منبع تامیین شده . امیدوارم پولای بیت المال همین ملت نباشه که باباش از مملکت خارج کرد.

    پاسخحذف
  2. مطلبی مستند و عالی بود.دوستی نوشته فکر کنم همان گاندی بود که...
    بله فکر نکن مطمئن باش و در کنارش فکر هم بکن همان گاندی این کارها را کرد و استعمار انگلیس اعدامش نکرد بلکه حضور داشت تا کتک بخورد.رضا پهلوی جای خود دوستان سابق این رژیم میتوانند باشند تا کتک بخورند.رضا پهلوی اگر وارد فرودگاه ایران شود دیدار بعدش با مردم پای چوبه دار است.این را یک طفل 5 ساله میفهمد...راستی شما چند سالت بود جناب الکس؟؟!!

    پاسخحذف