یکی از نشانه های مشترک در حکومت های توتالیتر، ساخت هویت حقیقی برای دشمنی فرضی ست.آنچه که مشخص است، اینست که حاکمان نظام های خودکامه، خود بهتر از هر کس دیگری به نبود پشتوانه ی مردمی خویش آگاهند و بر همین اساس استراتژی تنش و حاکمیت بحران را در جامعه دنبال می کنند. یکی از مزیت های این استراتژی جلوگیری از تمرکز قوای مخالف و تک صدا شدن اپوزیسیون می باشد.
آنان بخوبی در یافته اند که یک اپوزیسیون واحد و دارای اهداف مشترک می تواند به راحتی در تهییج مردم موثر عمل کند و در برهم زدن معادلات و مبادلات سیاسی پشت پرده با کشورهای قدرتمند نقش مهمی ایفا نماید.
یکی ازراه های کلاسیکِ مقابله با این اتحاد مقدس، ایجاد و شکل دادن به یک دشمن مشترک است بدین طریق اتحادی ناگزیر بین توده ی مردم و حکومت شکل می گیرد که ضامن تطویل عمر رژیم خواهد بود.
استقبال از جنگ با همسایگان، ایجاد تنش در روابط خارجی و تعریف سایه ی ترور،تجزیه و وحشت عمومی از نا امنی های احتمالی از روش هایست که می توان با بهره گیری از آنهاحمایت افکار عمومی را اکتساب نمود.
رژیم آخوندیست ولایت فقیه هم از اتخاذ استراتژی شرح داده شده، نه تنها خود داری نکرده بلکه در مقاطع ای از همه ی تاکتیک های مربوط به آن بطور همزمان سود جسته است.
بعد از حوادث انتخابات 88 و گسست عظیم ساختاری در هواداران سنتی رژیم و نشانه های نزدیک شدن دید گاهها و یکی شدن اهداف کلان و اولیه ی گروه های مخالف، رژیم صدای ناقوس مرگ خود را روشن تر از قبل شنید و به ناچار در پی اتخاذ تاکتیک هایی در راستای استراتژیِ ایجاد دشمن فرضی برآمد.
رخدادهای اخیر در کشورهای منطقه و حضور پررنگ نظامی غرب که می توان آنرا به نوعی محاصره ی ایران نشبیه نمود، انتخاب گزینه ی جنگ افروزی، گزینه ای پرمخاطره برای رژیم محسوب میشود که هزینه های آن به هیچ وجه قابل پیش بینی نیست. مسیر های دیگر موجود برای رژیم علم کردن گروه های تروریست، تجزیه طلب وبزرگنمایی فعالیت های این گروه می باشد. فعالیت ناگهانی گروه های تروریست در شرق کشور و تبلیغ برای تغییر مطالبات قانونی هموطنان آذری به اهداف تجزیه طلبانه، نمونه هایی از این اقدامات طراحی شده رژیم هستند.
در چند ماه اخیر از سوی چهره های مطرح طیف های گوناگون سیاسی شاهد حرکت هایی بوده ایم که نشان از فراخوان عمومی به اتحادی ملی ست.رفته رفته شاهد آنیم که دانش و تجربه سیاسی مان به حدی از بلوغ رسیده که دریافته ایم تنها راه نجات ایران همبستگی تمام ایران دوستان است. به موازات این نشانه های مبارک شاهد اوج فعالیت گروه هایی از مخالفان رژیم هستیم که به دلیل عملکرد و اشتباهات بارز سیاسی رهبران خود پایگاه مردمی شان دچار خدشه شده و در چشم مردم ایران، جایگاهی همانند که گروه تروریست شرق کشور و تجزیه طلب غرب را دارا می باشند.
پرسشی که مطرح می شود اینست که حضور وسیع و پررنگ چند ماه اخیرهواداران سازمان مجاهدین خلق در رسانه های مجازی فارسی را می بایست حضوری واقعی پنداشت و یا حضور دشمنی مجازی که رژیم گورزاد ولایت فقیه با پرو بال دادن و توسل به آن و در سایه نگرانی مشترک از این توهم، قصد یارگیری از اردوگاه ملت را دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر