سفرهای استانی احمدی نژاد را همه شنیدهاند و همه میدانند
که شهر و دیاری در ایران نیست که او در چهارچوب همین سفرها بدانجا سرکشی نکرده
باشد.
چندی پیش احمدی نژاد به جزیرهی ابو موسی رفت، مطابق
معمول سخنرانی کرد، چند شعار داد و جزیره را ترک کرد،ولی این بار این سفر بازتاب
های گسترده تری داشت چرا که همسایهی تازه تاسیسِ جنوبی ما مدعی شد که ورود مقامات
ایرانی به این جزیره نادیده گرفتن حق (جعلی) آنها بر این جزیره بوده و برخلاف عرف
بین المللیست.
روشن است که هرگاه حکومتی از پشتیبانی مردمی
برخوردار نباشد هر دولت خارجی به خود اجازهی مداخله درامور آن کشور را میدهد و
ممکن است این امر تا جایی پیش رود که همسایهگان به خاک و منابع آن کشورچشم طمع
دوزند و حتا دست تجاوز به سوی آن دراز کنند. اگر آن حکومتِ غیر مردمی - همانند
جمهوری اسلامی – به دلیل سیاستهای خود در نزد افکارعمومی جهانی نیز منفور باشد،
به خودیِ خود این دستیازی و تجاوزات، از پشتوانهی جهانی نیز برخوردار گردیده و
کارمتجاوز را سهل و آسانتر خواهد نمود.
اما در کنار این قارقار کردنهای کلاغ چهل ساله در
همسایهگی مان ، شاهد نمودِ احساسات وطن
دوستانه در موضعگیری های مردم چه در فضای مجازی و چه در بین سیاستمداران مخالف
رژیم در بیرون از مرزهای ایران بودیم.
می بینیم که- مانند همیشه در اینگونه مواقع- مطالبی
حماسی نگاشته می شود، نقشهای خلیج فارس بر تارک وب سایت ها، آواتارها و سربرگ
صفحات خود نمایی می کند و اسناد و مدارک قدیمی در اثبات و تایید نام جاویدان خلیج
فارس بازخوانی می گردند.
آرزوی همه
ماست که این گونه همبستهگی های ملی در رفتارهای عمومیمان نیز نمود می یافت و از
حد شعار وگفتار خارج می گشت تا اثر بخشیاش ملموس می گشت. به عنوان نمونه اگر همه
با هم تصمیم می گرفتند دراعتراض به طمع و آز همسایه، یک هفته از هرگونه مراوده با
آن پرهیز کنند و شاهد پروازهای خالی و بی مشتری خطوط مسافربری به آن مقصد می بودیم،
هیچ گاه دولتی به خود اجازه نمی داد در مراودات و محاسبات سیاسی اش ، ملت ایران را
نادیده انگارد و منافع ملیاش را هم عرض منافع ملت ایران طراحی میکرد.
دراین میان دیدیم که سیاست ورزان و سیاسیون ما نیز
بعضن برای عقب نماندن از این قافلهی احساسات ملی پیامهایی صادر نمودند که غالبن
با تاکید بر حفظ تمامیت ارضی ایران و شعارهای مردم پسند، حضور خود را نمایاندند.
تا اینجا ایرادی اساسی بر این کار وارد نیست، مسئله از آن هنگام بغرنج میگردد که بعضی،
پا را فراتر گذاشته و سفر احمدی نژاد را اقدامی تحریک کننده خواندهاند. این
آقایان باید بدانند برای هرس درخت، شاخههای زائد و بدردنخورآن را می برند نه
اینکه درخت را از بُن قطع کنند. چه بخواهیم و چه نخواهیم احمدی نژاد رییس جمهور
رسمی این حکومت است که آنهم در سازمان ملل به طور رسمی به عنوان حکومت ایران رسمیت
دارد، چرا سفر این رییس جمهور رسمی، به قسمتی از خاک ایران اقدامی تحریک آمیز
قلمداد میشود. این چنین اظهاراتی تنها هنگامی می تواند پشتوانهی منطقی داشته باشند
که در ناخودآگاهِ ذهن گوینده، حاکمیت ایران بر این جزیره محرز نشده و مبهم باشد.
در این واقعیت که رژیم جمهموری اسلامی خواهان تنش و جنگ طلبیست و به هر روشی در
پی جنگ افروزی ست، شکی نیست ولی ورود احمدی نژاد به ابوموسی را- حتا اگر نیت او
این بوده باشد- نمی بایست اینگونه ارزیابی کرد. او می تواند به ابوموسی برود همانگونه
که به دیگر شهرهای ایران می رود. ابوموسی، تنب بزرگ و کوچک متعلق به ایران هستند و
ایران متاسفانه اکنون در دستان اهریمن اسیر است. نباید برای راندن اهریمن از این
مرز بوم مالکیت ایران برسرزمینهایش را حذف کرد و یا پردهی تردید بر آن کشید.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر